سفر به عربستان

عربستان سرزمین مزخرفیه. مردم آشغال. زبون نفهم و بد جنس. انگاری که کعبه و مسجد النبی گیر افتادن بین یه سری آدم بی وجدان و نفهم. یکی از دستاوردهای این سفر اینه که می فهمی پیغمبر چی کشیده وقتی مبعوث شده تا به این دیوونه ها یاد بده ادرار شتر نخورین، دختراتونو نکشین، همه ی کاراتون با آدم کشی و جنگ نباشه، سفید و سیاه براتون فرقی نکنن و هزار ها مورد دیگه. این مردمه الانیه عربستان هم همون آدمان. بچه های همون سوسمار خورهای توی بیابونن که وقتی بچه شون دختر می شده صورتشون از خشم مثل آهن گداخته قرمز می شده. اون وقت توی همچون محیطی پیغمبر ما اومده دخترشو گذاشته رو چشمش.  

توی مدینه، وارد حرم پیغمبر که می شی انگار وارد سازمان سیا شدی! دم در سرتاپاتو می گردن. به تمام ستون ها دوربین کارگذاشته شده. همه جا پره از زنای کارکن حرم که از تمام هیکلشون فقط دو تا چشم می بینی و بس. واقعا وحشتناکن. اصن کلن انگار زن براشون یعنی 2 تا دونه چشم از زیر یه عالمه پارچه ی سیاه. بعد مردای وحشتناک هیز که البته میشه تا حدودی حق داد بهشون که وقتی کسی بی پوشیه س هی نگاش کنن بلکه ببینن زن چه شکلیه! برای دیدن ضریح پیغمبر باید ساعتها توی نوبت بشینی. بی شوخی م یگم. کشور بندی کردن و هر کی باید توی قسمت کشور خودش به انتظار بشینه. توی این فاصله هم یکی از همون زنای دو چشمیه وحشتناک با یه بلندگوی سبزی فروشی به زبون خودت برات سخنرانی م یکنه. تبلیغ وهابیت. و جالب اینجاس که ایرانی های عزیز براشون جالبه که این زنیکه ی عرب داره فارسی حرف میزنه و سراپا گوشن ببینن چی میگه. بدجوری دل آدم میگیره. اصن خاصیت شهر اینه. اینا همونایی هستن که خونه ی دختر پیغمبرشونو آتیش زدن. حالا هم حرم پیغمبرشون عین زندانه. 

 

برعکس مدینه، مکه هیچ گونه سیستم امنیتی نداره. خونه ی خدا که مختلطه و دیگه زنونه مردونه نداره. عکس و فیلم هم آزاده. فقط مردم خیلی خیلی سطح پایین تر و آشغال تر داره و دقیقا آدمو یاد بیابونو ادرار شترو اینجور چیزا می ندازه. جالب اینجاش که همین آشغالا به ایرانیا با یه تمسخر عجیبی نگاه می کنن. و کاش می دونستم این موضوع تقصیر کیه. بدجوری با شیعه ها بدن. دست به سینه نماز می خونن که جریانش اینه که عمر اومده ایران دیده ایرانیا جلوی پادشاهاشون دست به سینه ن. گفته چه خوب مام نماز می خونیم دست به سینه وایسیم! 

 

خلاصه که حالم از عربستان به هم خوره. عربا موجودات آشغالین. و ای کاش که می شد حرم پیغمبر و کعبه رو از دست اونا نجات داد! و همین آدمای آشغال که ما هیچی هم حسابشون نمی کنیم، به ایرانیا به چشم موجودات مسخره و بی احترام نگاه می کنن. بعنی بدونین که اینقد بد بختیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد