این کوزه چو من عاشق زاری بوده ست
در بند سر زلف نگاری بوده ست
این دسته که بر گردن او می بینی
دستیست که بر گردن یاری بوده ست
فکر کن!! نه جان من فکر کن یکی عین کوزه باشه دستشو بندازه گردن آدم :دییییییییمن الان گند زدم به شعر خیام رفتم پی کارم...من شرمنده ام
فکر کن!! نه جان من فکر کن یکی عین کوزه باشه دستشو بندازه گردن آدم :دیییییییی
من الان گند زدم به شعر خیام رفتم پی کارم...من شرمنده ام