نمی خوای یادت بیاری ، مال هم بودیم با چه حالی!

الان تمام چراغای مودم دارن با هم دیگه چشمک می زنن. و من نمی دونم چرا هنوز اینترنت وصله با این حال! امروز این موضوع که عشق اول هیچ وقت فراموش نمی شه رو درک کردم با تمام وجود وقتی صالی که دو سه روزه اومده با نی نی کوچولوش، حال ِ نی نی کوچولوی آقای فامیل ما رو با احتیاط پرسید. و من تازه می خواستم حالشو بپرسم که اینو پرسید. یعنی اول ِ اول اینو پرسید. بعد تازه من ِ کرمو هم عکس نی نی کوچولوی آقای فامیلمونو برده بودم با خودم ......

اشکان گفته ما رم قاط کردی. غلط کردم!

نظرات 1 + ارسال نظر
سارا چهارشنبه 24 مرداد 1386 ساعت 05:04 ب.ظ

می گم اشکان رو ولش... خودش نزده می رقصه... تو احساس گناه نکن!!! :))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد