بدون ع ن و ا ن ۳

از اون روزاس ها ... ! امروزو می گم ... از اون روزا که می خوام همه ش .... می خوام همه ش .............. اه ... ببین کلمه ها گم می شن ... نمی دونم چی می خوام همه ش ... !

امروز آذی رو پیچوندیم! ( آذی مخفف جناب آقای دکتر آذربر است! ) ! با نینا و نیلو رفتیم یه کافی شاپی که تازه کشفش کردیم دم دانشگامون ... یه بستنی مخصوص ... یه کرم کارامل ... یه موس شکلات ... د (به کسر دال!) بخور ... بی خیال آذی و دنیا .... شنبه هم رفته بودیم همونجا نهار خورده بودیم ... جای فوق العاده ایه تا اطلاع ثانوی ... پر از نقاشی ... زیر یه دونه شونم امضا شده نینا ... و نینا حال می کنه! آقای صاحبش خیلی بامزه س! خودش نشسته هی داره می خوره! با مشتری ها هم وای میسته یه ساعت حال و احوال می کنه! ما رو هم با اینکه دفعه ی دوممون بود کلی تحویل گرفت! کش سر من افتاده بود زمین! من فکر کردم گم شده! اومد از زیر پام برش داشت داد گفت این مال شماست؟ مرده بودیم از خنده! حالا چرا می ری زیر میز!

بعدش داشتم خر می شدم دوباره با اینا برم ۴ شنبه سوری ... آخه سینما کانون داشتش! نه که نخوام برم ... اگه می رفتم لوس می شد! ... ما هم پایه بودیم بنک رو هم بپیچونیم! (بنک مخفف جناب آقای دکتر بنکدار می باشد!) ... اما در یک اقدام ضربتی کشوندمشون دانشگاه! در آخرین لحظه هم تصمیم گرفتیم جای خونه بریم سر بنک ... و رفتیم ... و چقدر هم خوب شد رفتیم ...

پ.ن: اسکارو بگووو !

نظرات 5 + ارسال نظر
سارا دوشنبه 15 اسفند 1384 ساعت 10:53 ب.ظ

نرگس هم سینما کانون رو خیلی دوست داره...

این کافی شاپهای نزدیک دانشگاه هم خیلی خوبن... هم نزدیکن و هم کافی شاپ...! ببین... این دو تا با هم خیلی مزیته !!!

نرگس سه‌شنبه 16 اسفند 1384 ساعت 12:23 ق.ظ

این فامیلی بنک دار منو یاد بساز بفروشها میندازه حالا چرا بخدا خودمم نمیدونم... استادای ما فامیلیاشون رو نمیشه مخفف کرد مثلا ((حی)‌) جای ((حیدری)) ُ٬((علی)) جای ((علیزاده)) نمیشه...کیف نداره... بعد هم راست میگه سارا...سینما کانون خیلی خوبه... و دیگه دیگه... پز کافی شاپهاتون رو میدی در حالیکه دانشکده ما یه بوفه هم نداره محض رضای خدا ما از کنارش رد بشیم؟؟؟

مریم سه‌شنبه 16 اسفند 1384 ساعت 09:49 ق.ظ

سلام مریمی. خوبی؟؟؟؟ وااااااای خیلی حال می ده این کافی شاپ های دم دانشگاه... می شه کلی کلاس رو پیچووووووند...
از اسکار راضی بودم علی الخصوص در مورد جورج کلونی....

نرگس سه‌شنبه 16 اسفند 1384 ساعت 01:16 ب.ظ

من از کل این اسکار فقط اینو فهمیدم که جک نیکلسون چقدر چاق شده اخرین بار که دیدم تو همین فیلم دیوانه ای ازقفس پرید (یا پرواز بر آشیان فاخته به گمانم) بود... واینکه یه ذره هم یاد جشنواره فیلم فجر خودمون افتادم نه که همه از مامان باباهاشون تشکر میکردند...اره اینا...

یاشار سه‌شنبه 16 اسفند 1384 ساعت 08:54 ب.ظ http://yashaar.blogfa.com/

اوه اوه اسکار رو گفتم.

کافی شاپ های نزدیک دانشگاه ما هم خوبه می خواستم بگم ولی نمی گم آخه نقطه ی اوج شهرذستانین هرچند که تو اوج شهرستانن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد