برای عوض شدن حال و هوا! چرا که من الان حال و هوام دیگه حال و هوای دیشب که پست قبلی رونوشتم نیست....
دلبر به ما رسید و جفا را بهانه کرد
افکند سر به زیر و حیا را بهانه کرد
آمد به بزم، دید منِ تیره روز را
ننشست، رفت و تنگی جا را بهانه کرد
رفتم به مسجد از پی نَظّارة رُخَش
بر رو گرفت دست و دعا را بهانه کرد
آغشته بود پنجه اش از خون عاشقان
بستن به دست خویش حنا را بهانه کرد
شاطر عباس قمی (صبوحی)
اینو داداشم گذاشته بود تو فیس بوک.