R E F R E S H

سارا راس می گفت. وقتی آدم خیلی دپرسه شاید مریضه جسمش. من خیلی دپرس بودم مدتی. اما خوب شدم. مریض هم شدم. همه جوره. از سرما خوردگی تا مسائل گلاب به رویی و غیره. بعد که درمان کردم و از این حرفا. خوبم الان. مخصوصا که در طی صحبتی با تنها برادرم به یه سری تحولات فکری دیگه هم رسیده م. کلا آدمی رفرش شده می باشم الان. برف هم که اومد. دیگه آدم چی می تونه بخواد آخه؟؟؟ 

 

تا یک ماه دیگه از شر کنکور خلاص می شم. دانشگاه آزادم هم شروع خواهد شد. می خوام باز برم بدمینتون. به یاد سالهای نوجوانی. 

 

امشب یه کانالی داشت مدار صفر درجه می داد. آهنگ آخرش منو یاد روزهای عاشقیت انداخت که وقتی زمین ناز تو را در آسمانها می کشیدش مال من بود و او عاشق چشمم شده بود!! نه عقل بود و نه دلی!! اما اینبار این یاد کردنها با قبل فرق داره. دید من عوض شده. و الان از به یاد آوردن امسال این مسائل ( که بسیاری شان را هم اصلا دیگه یادم نمیاد!!) خرسندم نه غمگین!  

بله. اینجوریاس!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد