یکی از مسائلی که در اینجا وجود داره اینه که همه به کار هم کار دارن. یعنی تا خصوصی ترین لایه های زندگیت نفوذ خواهند کرد تا مبادا تو کاری کرده باشی و ندونند. شما از حکومت بگیرین تا مردم! همین مردم که خودمم جزوشونم. 

هر آدمی توی زندگیش تغییرات زیادی می کنه. دست خود آدم هم نیست گاهی. در طول سالهای متمادی (؟) انسان دچار تغییرات زیادی می شه. بعضیا پولدار می شن. بعضیا بدبخت بیچاره می شن. بعضیا ازدواج می کنن بعضیا طلاق می گیرن بعضیا درس می خونن بعضیا کار می کنن بعضیا حال می کنن ول بگردن بعضیا مذهبی می شن بعضیا لا مذهب می شن و  . . .  این وسط سرگرمی یه عده آدم مرور این تغییراته و به روی طرف آوردن که فلانی تو قبلا اینجوری بودی بعد چرا اینجوری شدی؟ یا فلانی جون اون موقع ها که اینجوری که الان هستی نبودی بلا بلا بلا!!!!! و من از ته دلم آرزو می کنم همچین آدمایی وجود نداشتن. 

آره! منم آدمی ام که توی زندگیم تغییراتی کردم. اما راجع به این مسائل دوس ندارم با هر ننه قمری که به خودش اجازه می ده تو زندگی شخصیم سرک بکشه حرف بزنم! بعد یکی از دقدقه هام این روزا اینه که چه جوری هم می شه با شخصیت و مودب بود و هم به این جور آدما فهموند که بیکار بدبخت برو تو زندگی یکی دیگه سرک بکش چون من هیچ علاقه ای به حرف زدن با تو ندارم. 

اوفففففف. کار سختیه باور کنین!!!!!! 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
سارا دوشنبه 17 آبان 1389 ساعت 11:05 ق.ظ

خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی موافقم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد