القدس ُ مال خودتون!!!

دم در خونه توی ماشین که نشستیم مامان گفت میریم یه دوری می زنیم ببینیم فقط چه خبره. نشون به اون نشون که من هی می گفتم مامان می خوای برگردیم می گفت نه حالا یه کم دیگه وایسا!!!! 

خلاصه امروز کمی اغتشاش کردیم و بسی خوش گذشت. چون به برکت روز قدس (!!) نه از گاز اشک آور خبری بود و نه از باتوم. فقط نگاه های پر از خشم بود و به قول بقیه دندون قروچه! ما که فقط هفت تیر بودیم و بقیه ی جاها رو ندیدیم. اما با جرات می تونم بگم که هفت تیر یک پارچه سبز بود. پلیس های راهنمایی رانندگی کنار بنز ها و ون هاشون وایساده بودن مبهوت جمعیت بیشمار سبزها رو نگاه می کردن. یعنی اینجوری بگم که من هر چی نگاه می کردم انتهای جمعیت رو نمی دیدم کجاس... میگن تا دم بسیجیایی که دم دانشگاه سجاده پهن کرده بودن رسیده بودن سبزا. من که باور می کنم چون تا چشم کار می کرد سبز بود. پیر جوون میانسال. اصن محدوده ی سنی نداشت لامصب.   حدود ساعت 2 موتور سوار ها اومدن. اما باتوم نداشتن و فقط میون جمعیت ویراج می دادن و مردمو متفرق می کردن. منو مامان رفتیم توی یه کوچه پس کوچه که مامان شروع کرد یاداوری اینکه ا.خ (احمد خاتمی) گفته بوده سر ماجرای ندا که توی کوچه ی خلوت نمی کشند، دستگیر می کنند!!! 

دیگه حدود ساعت 2 بود که به اصرار من (!!!) برگشتیم. توی راه تمام قائم مقام و بخارست مردم بووووووق می زدن و وی نشون می دادن. 

ما اینیم ای دنیا! ما اینیم. من که یه مدت نا امید شده بودم با دیدن جمعیت امروز که فقط گوشه ی کوچیکی از کل جمعیتی بود که اومده بودن، حسابی کم آوردم. حالا این ا.ن هر چرتی می خواد بگه و هر کاری م یخواد بکنه. مهم اینه که ما بی شماریییییییییییییییییم.

نظرات 8 + ارسال نظر
حمیدرضا یکشنبه 29 شهریور 1388 ساعت 12:30 ق.ظ

نه . نیومده برام ؟ قاطی کرده بلاگفا

مریم یکشنبه 29 شهریور 1388 ساعت 11:52 ق.ظ

عجبا.... بابا گفتم اگه هنوز هستی بهم بگو. شماره ی من که عوض نشده..

نرگس یکشنبه 29 شهریور 1388 ساعت 08:18 ب.ظ

اغتشاشگر شدی مریم؟؟؟ من دیشب یه اتفاقی برام افتاد که اگه بگم حسسسسسسسسسسودی درد میگیری :دییییی

مریم دوشنبه 30 شهریور 1388 ساعت 12:19 ق.ظ

ااااااااااااااا خب نرگس بگو دیگه من مردم از حس کنجکاوی :))))

حمیدرضا دوشنبه 30 شهریور 1388 ساعت 12:34 ب.ظ

اااا برگشتم دیگه مریم . حیف شد . روز قدس رو بودم ولی . از فاطمی اومدیم کشاورز . از کشاورز تا جلوی دانشگاه . بعد درگیری شد رفتیم انقلاب. از اونجا هم خیابون آزادی تا میدان آزادی . من طرف هفت تیر و کریمخان رو ندیدم ولی طرف غرب یعنی انقلاب تا آزادی ۴۰۰-۵۰۰ هزارنفر تخمین زده شد . یعنی یک طرف خیابون آزادی تا خود میدان سبز بود ...

نرگس دوشنبه 30 شهریور 1388 ساعت 12:50 ب.ظ

ها ها...خرج داره... خب اگه دختر خوبی باشی ایندفعه توی اسکایپ به سارا می گم با تو حرف ویدیو چت داشته باشه :دییییییییییییییییییی

مریم دوشنبه 30 شهریور 1388 ساعت 04:43 ب.ظ

با سارا حرف زدی؟؟؟؟؟؟؟؟ بابا من هر چی آی دیت رو توی اسکایپ سرچ کردم پیدات نکرد.... تو منو سرچ کن: maryamja

مریم دوشنبه 30 شهریور 1388 ساعت 04:45 ب.ظ

حمیدرضا برگشتی؟؟؟ ای بابا... تقصیره این بلاگفائه. و البته خودت با این شماره موبایلت :)))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد