من امروز یه عینک خریدم.
به هر حال واقعه ی مهمی بود!
...
اه. اصن اومدم یه چیزی بنویسم پست قبلی بره پایین اما یه عالمه وقته نمی دونم چی بنویسم.
...
چی بنویسم؟
...
آهان راستی پیراشکی هم درست کردم خیلی خوشمزه شد. دستمم سوخت با روغن داغ. نوک انگشتم یعنی سوخت. الانم یه کم درد می کنه...
...
خب خوشحالم که رو راست بودم و دلیل این پست رو اولش نوشتم.
شب بخیر.
سلام مریمی روراستم یه کمکی کن این پست های منم بره پایین ;)
مریم جو گیر شدم نظرم رو زود فرستادم. شما به بزرگواری خودت ببخش
مریمی ماه رمضون بعد ماه رمضون صبح شب هر چی تو بگی تو فقط بگو من از زیر سنگ هم شده پیدا می شم:دی
نه خیر اینجوری نمی شه همه شو بسپری به من بچه! جون من زودتر پیدا شو...