باید ثبت شه

می گفت ما کمونیست نشدیم، مجاهد و انقلابی و ساواکی نشدیم. دنبال هیچ گروه و دسته ای نرفتیم. انقلاب که شد همه آتیششون تند بود. همه آقا آقا می کردن. جو بدجوری حاکم شده بود. می گفت ما هیچ وقت راهی که می رفتیم رو کج نکردیم. می دونستیم نباید بریم قاطی خیلی موضوعا. می گفت فلانی رو می بینی؟ رفته بود قاطی مجاهدین. انقلاب که شد پدرشو درآوردن. خودش فرار کرد زنشو گرفتن به گوشش که رسید برگشت رفت زندان. می گفت اون یکی رو که می شناسی ...... فلانی رو که یادت هست؟ ....

همه ی حرفاش یادمه. حرفای بابامو.  اون قسمتی که رسید به دلیل همه ی حرفاش رو بیشتر. گفت اگه اون نبود ماها هم مثل هم دوره ای هامون به خیلی کارا کشیده شده بودیم و خیلی اتفاقای دیگه برامون افتاده بود. می گفت اون بود که زندگی ما رو ساخت. می گفت ما یه عده جوون بودیم. همه مونو جمع می کرد. برامون حرف می زد، نه که فقط حرف بزنه، عمل می کرد. ما تو عمل کردناش غرق می شدیم. بعدن به خودمون می اومدیم می دیدیم چیا یاد گرفتیم. می دیدیم جلوییم. از هم سن و سالامون جلوییم. دغدغه هامون چیزای دیگه س. می گفت تک تکمون مدیونشیم.....

من یاد چهارشنبه عصرا بودم. این همه آدم می کوبیدیم می رفتیم به اون ساختمون پر از خاطره. اگه این آدم نبود کی می تونست اینا رو دور هم جمع کنه؟ روز دوم عید ها مگه یامون می ره؟ محرم ها، سیزده بدر ها، تابستونا ... خدای بزرگ سرم داره سوت می کشه، یعنی واقعا تموم؟ گریه ی شوهر عمه م رو تا به حال ندیده بودم ... یا شاید بهتره بگم نشنیده بودم ... پای تلفن، گفت که چه جوری این خبر رو بدم. واقعا فکر می کرد لازمه حرفی بزنه؟ دله گرفته. احساس می کنم دیر رسیدم. بیست سالی عقبم. به ما نرسید این آدم.

صداش می پیچه تو گوشم ... می نگو ما را بدان شه بار نیست ...  با کریمان کار ها دشوار نیست .... این اشکا چی می گن؟ چه جای صحبت نامحرم است محفل انس ...

امروز ما بچه ها نشسته بودیم ... داشتیم فکر می کردیم این آدم تو زندگی ما هم جا پا داشت ... هر کدوم از خاطره هامونو یادمون می اومد آخرش می رسید به این آدم. من گفتم، فقط برای بابام دلم می سوزه ... عاطفه می گفت بابام فقط گفت "بی کس شدیم" ... یاس گرفته بود. نگاهش یه عالمه غم داشت .. دیشب اتفاقی که باید می افتاد افتاد. من گریه کردم. خواهرم هم.

این حرفا به چه درد می خوره. وقتی قطره ای از دریا هم نمی شه؟ بذار اشکا راحت باشن. لازم نیست چیزی بگی. اشکا حرفاتو می زنن.