= مجنون رو می برن پیش طبیب که حجامتش کنن. گریه می کنه. می گن تو که اهل ترس نبودی. می خنده و می گه لیک از لیلی وجود من پر است. حالا طول می کشه بفهمی چی می گم.
مرسی از توجهت :) واقعن مرسی ولی خداییش بهت می آد سر و کارت با آمار باشه :))
ببین اونقدرها هم مسئله ی مهمی نیست... آدم یه موقعی می نویسه، بعد پاک می کنه... بعد دوباره می نویسه... بعد دوباره پاک می کنه... بعد دوباره مثل حالا، شروع می کنه به نوشتن...
یه فیلسوف گمنام هست که می گه: از مردن نترس تا بتونی «واقعن» زندگی کنی [چشمک]
وای حمیدرضا این یه جمله عالی بود!!! تا حالا جمله ای به این دقت در وصف حال اینجانب گفته نشده بود! می تونی تو رزومه ات بنویسی... منم توی یکی از مصاحبه های تلویزیونی که خواهم داشت، ازت تشکر می کنم : دی
(من برم پام رو ببندم به پایه ی صندلی که الان از شدت خود بزرگ بینی باد می شم می رم هوا! چسبوندن بینی به پنجره اونقدر اصطکاک ایجاد نمی کنه که نگهم داره! مگه نه نرگس؟!!)
خود بزرگ بینی چون در وصف یک بینی خود بزرگ شده می باشد لذا چون بزرگ است اصطکاک لازم را ایجاد می نماید اما احتیاط واجب این استکه شست پایتان را هم در حین بینی به شیشه مالیدن به صندلی ای جایی ببندید امضا: حجه الاسلام من :دی
ای ای اشکان خیال نکنی اولین دقایق دوم مهر اومدی تبریک گفتی برنده شدی و اول شدی ها..منو سارا یه روز زودتر هم رفتیم پیشواز..گفته باشم :دی تولدت مبارک بازم..بوووووووووووووس
- کم نیار مرد، کم نیار
= عاشق نیستی
- عاشق بودن چه ربطی به کابل خوردن داره؟
= مجنون رو می برن پیش طبیب که حجامتش کنن. گریه می کنه. می گن تو که اهل ترس نبودی. می خنده و می گه لیک از لیلی وجود من پر است. حالا طول می کشه بفهمی چی می گم.
انگار گفته بودی لیلی- سپیده شاملو
مرسی از توجهت :) واقعن مرسی
ولی خداییش بهت می آد سر و کارت با آمار باشه :))
ببین اونقدرها هم مسئله ی مهمی نیست... آدم یه موقعی می نویسه، بعد پاک می کنه... بعد دوباره می نویسه... بعد دوباره پاک می کنه... بعد دوباره مثل حالا، شروع می کنه به نوشتن...
یه فیلسوف گمنام هست که می گه: از مردن نترس تا بتونی «واقعن» زندگی کنی [چشمک]
ساعت ۷.۰۲ سارا نوشت..نون والقلم...تازه سارا در سن بیست و سه سالگی کشف کرده که چقدر به چسباندن بینی به شیشه علاقمند است:))))؛)
تو چه ساده ای بابا ! این دختر اگه ننویسه می میره ! هنوز نشناختیش یعنی !!! :دی
وای حمیدرضا این یه جمله عالی بود!!! تا حالا جمله ای به این دقت در وصف حال اینجانب گفته نشده بود! می تونی تو رزومه ات بنویسی... منم توی یکی از مصاحبه های تلویزیونی که خواهم داشت، ازت تشکر می کنم : دی
(من برم پام رو ببندم به پایه ی صندلی که الان از شدت خود بزرگ بینی باد می شم می رم هوا! چسبوندن بینی به پنجره اونقدر اصطکاک ایجاد نمی کنه که نگهم داره! مگه نه نرگس؟!!)
خود بزرگ بینی چون در وصف یک بینی خود بزرگ شده می باشد لذا چون بزرگ است اصطکاک لازم را ایجاد می نماید اما احتیاط واجب این استکه شست پایتان را هم در حین بینی به شیشه مالیدن به صندلی ای جایی ببندید
امضا: حجه الاسلام من :دی
تولدت مبارک
ببخش دست خالی اومدم
شاد باشی
ای ای اشکان خیال نکنی اولین دقایق دوم مهر اومدی تبریک گفتی برنده شدی و اول شدی ها..منو سارا یه روز زودتر هم رفتیم پیشواز..گفته باشم :دی
تولدت مبارک بازم..بوووووووووووووس
ایوول به هر سه تاشون
ساری-ماری-نرگساشون
ما تسلیم ....
تولدت مبارک . ایشالله که همیشه خوشحال و موفق ببینمت ! :-)
دیریم دیم دیریم دیم دیریم دیریم دیریم دیم...!
من با رقص اومدم تو ! حالا قر ! حالا دست ! حالا تولد تولد !