تکمیل!

بنده پست پایینو که نوشتم خوابیدم حدودا سه ساعت! آدم بعضی جاها که می ره فکرش زیادی مشغول می شه، ساعات خوابش می ره بالا! پاشن برن محققان یه تحقیق آماری بکنن ببینن مهمونی رو خواب چقدر تاثیر داره! یعنی ضریب همبستگیشون چند درصده! (از نظر فکری ها! از نظر جسمی که خب مهمونی همیشه خستگی داره!) 

از خواب که پاشدم داشتم به این فکر می کردم که ازدواج زود هم بد نیست ها. درسته دو طرف ممکنه بچه بازی در بیارن خیلی جاها، اما اگر دیر هم بشه دیگه نمی شه! آدما کمتر کوتاه میان. حوصله ی چندانی هم ندارن. ذوق و شوق هم نسبتا کم می شه. توقع هم می ره بالا. اصلا مگه خیلی ها نمی گن آدم خر می شه ازدواج می کنه ... لطفا محققان وقتی تحقیق بالا رو انجام دادن راجع به تاثیر سن ازدواج روی همه چیز هم یه تحقیق داشته باشن!

راستی این که هی می گن آمادگی ازدواج، آمادگی ازدواج یعنی چی؟ (گیر دادما!) من نمی تونم درک کنم آمادگیش چی چیه!

در ضمن! چند عدد بلیط به دستم رسید برای سانس ۱۲-۱۰ سینما آستارا! البته ۱۲-۱۰ شب! اونم چی؟ تقاطع! حالا می ترسم این تقاطع خیلی بی مزه باشه من اینقدر خودمو کشتم براش!

پ.ن: این گوشیه دل منو برده!

نظرات 7 + ارسال نظر
نرگس جمعه 7 بهمن 1384 ساعت 10:21 ب.ظ

خب مریم جون اینهمه صغری کبری نداره بگو طرف کیه خودم میرم چاقو میذارم بیخ گلوش بیاد خواستگاری اینقدر دست دست نکنه دیگه...فرصت از این بهتر...رو شدن نمیخواد که یه کلمه بیاد بگه مریم خانوم زن من میشی...بعد تو هم بگو اگه من زنت بشم و دعوامون بشه منو با چی میزنی بعد اون بگه: من نازت میکنم ازا ین حرفا دی:)))))))) اه اه چه لوس شدم امشب من...
ولی جدی جدی...مامان من همیشه میگه خیلی خوبه تو سن کم ازدواج کنند دو طرف با هم بزرگ میشن دیگه کاملا دستشون میاد طرف چطوریه...من که میدونم اینا رو میگه بلکه من خجالت بکشم اما کو خجالت دی:))))))))))))
این آمادگی هم که میگی یه چیزی تو مایه های اردوهای امادگی قبل از مسابقه است... یه سری دوره داره باید بگذرونی...درساتم خونده باشی که اومدن خواستگاری نگی میخوام درس بخونم...چرت و پرتی میگما..تو هم با این تجقیقاتت...
چیزه حالا نمیشه اینو طاق(تاق) بزنیم با یه چند سانس جلوتر اومدیم و رفتیم نصفه شب تقاطع دیدیم اونوقت موقع برگشت سر هر تقاطع چه خاکی بریزیم تو سرمون...حالا یکی نیست بگه کی گفت تو بری اصلا خودم خودمو دعوت میکنم دی:))))))

ME جمعه 7 بهمن 1384 ساعت 10:59 ب.ظ

این صغرا کبرا رو خوب اومدیا! خداییش اگه چاقو رو می ذاری بیام بهت بگم کیه! بیام؟ :)))))

نرگس شنبه 8 بهمن 1384 ساعت 12:44 ق.ظ

ادم هرچی خواست که نمیگه مریم جون...دیگه گوشی بهرام خان رادان نیست من برم چاقو بذارم بیخ گوشش... بعدش هم ببین معایبش زیاده...صفحه کلیدش نامناسبه...میخواستم واسه تولدت بخرما اما خب جز معایب داره نمیخرم... به جاش یه شاخه گل نرگس برات میارم دی:)))

سورنا شنبه 8 بهمن 1384 ساعت 03:28 ق.ظ

تقاطع فیلم خوبی بود ... به نظر من بهترین فیلم جشنواره بود .... البته با این وصف که من چارشنبه سوری رو ندیدم !!

سارا شنبه 8 بهمن 1384 ساعت 08:15 ب.ظ

آی خدا ! آخرش هم این گوشیه دلت رو برد؟ یعنی این همه مدت من چغندر بودم اینجا؟!!!
دچار کمبود شخصیت شدم الان ! :))

راستی... می بینم دو دقه نبودم سن مناسب برای ازدواج هی داره کمتر و کمتر می شه !!!
در این باب باید عرض کنم که هر موقع آمادگی اینو پیدا کردی به تنهایی زندگی کنی و همه مسئولیت ها رو متحمل بشی، برو ازدواج کن !

البته اون «خر» هم که گفتی نکته مهمیه !!!

شاد باشی :)

سارا شنبه 8 بهمن 1384 ساعت 08:28 ب.ظ

آی خدا ! آخرش هم این گوشیه دلت رو برد؟ یعنی این همه مدت من چغندر بودم اینجا؟!!!
دچار کمبود شخصیت شدم الان ! :))

راستی... می بینم دو دقه نبودم سن مناسب برای ازدواج هی داره کمتر و کمتر می شه !!!
در این باب باید عرض کنم که هر موقع آمادگی اینو پیدا کردی به تنهایی زندگی کنی و همه مسئولیت ها رو متحمل بشی، برو ازدواج کن !

البته اون «خر» هم که گفتی نکته مهمیه !!!

شاد باشی :)

یاشار دوشنبه 10 بهمن 1384 ساعت 09:27 ب.ظ http://yashaar.blogfa.com/

اگه بتونن با هم بسازن خوبه تفاوت سنی شون با بچه ها هم کم می شه تازه اگه حوصلهء نق و نوق بچه داشته باشن.

منم اعصابم داغون میشه می خوابم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد